بازدید امروز : 500
بازدید دیروز : 141
با توجه به حدیث نبوی که می فرماید ثلاثه لا تحرم علیک اعرافهم المتجاهر بالفسق والام الجائر و المتندع آیا می توان به مردان و زنان بی حیاء و بدحجابی که در منظر ظاهر شده و بعضاً انسان دفعتاً حرف زشت و یا لعن و نفرینی در دل نثار آنها می کند آیا غیبت حساب شده و حق الناس برای فرد فاسق ایجاد می کند البته اگر چه سعی می شود که در این زمینه بی تفاوت بود لذا خواهشمند است توضیحات لازم را در قالب فرمان الهی و نیز چگونگی برخورد با این گونه افراد را به لحاظ شارع مقدس و امر به معروف و نهی از منکر توضیح مبسوط بفرمائید؟
در پاسخ به نکاتی توجه نمایید :
1- لعن و نفرین و دشنامی که تنها در دل خطور کند و بر زبان نیاید هر چند از نظر اخلاقی و تهذیب نفس امر مذمومی است ولی حرام شرعی محسوب نمی شود و احکام و آثار دشنام و غیبت و مانند آن را ندارد .
2- حق الناس نیز در صورتی بر ذمه انسان می آید که این امور بر زبان جاری شود به طوری که با زبان کسی را غیبت کنیم و یا به او دشنام دهیم, ولی اگر تنها در درون و قلب انسان باشد حق الناس از این نظر متوجه انسان نمی گردد .
3- در مسأله امر به معروف و نهى از منکر باید جهات متعددى در نظر گرفته شود:
الف) احکام شرعى مربوط به امر به معروف و شرایط وجوب و مراتب آن. امر به معروف در مورد ترک واجبات و نهى از منکر در مورد انجام محرمات است و شرایطى دارد که بعضى از آن عبارتند از:
1ـ آمر به معروف و ناهى از منکر واجبات و محرمات را بشناسد.
2ـ کسى که مرتکب معصیت شده قصد تکرار آن را داشته باشد.
3ـ مراحل امر به معروف و نهى از منکر از آسان به شدید رعایت شود مثلاً اگر با آرامش مىتوان نهى کرد از پرخاش خوددارى شود.
4ـ احتمال تأثیر داده شود.
5ـ براى آمر به معروف ضرر جانى یا مالى قابل توجهى نداشته باشد.
ب ) روحیات و ویژگى هاى روانى طرف مقابل.
طبیعى است با هر کسى به زبان خاصى باید سخن گفته شود و چه بسا لازم است برخى را به طور غیر مستقیم و از طریق برخى وسایط ارشاد نمود.
ج ) حتى الامکان از منطقىترین و بهترین زبان استفاده شود. بهتر است ابتدا امتیازات و خوبیهاى افراد به آنان گوشزد شود و سپس تدریجا به بیان ایرادات وارد بر آنها پرداخته شود. در این زمینه هم سعى شود اول یک مسئله مطرح شود و پس از اصلاح تشویق گردد و سپس به همین ترتیب یکى یکى به دیگر مسائل پرداخته شود.
د ) حتى الامکان باید به افراد تفهیم نمود که آنچه به ایشان تذکر داده مىشودازسر خیرخواهى ومفید به حال خود آنها است.
ه ) ضمن توجه به نکات فوق نباید انتظار داشت که به هیچ وجه افراد از امر به معروف یا نهى از منکر بدشان نیاید. بلکه وظیفه ما رعایت اصول صحیح اخلاقى و انسانى در تذکر به آنهاست ولى این که بپذیرند یا نه و خوششان آید یا بدشان آید خیلى دست ما نیست و نباید از آن خوفى به دل داشت. حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس در بند این مباش که نشنید یا شنید کس .
و ) جدولى براى خود تنظیم کنید وشرح شیوههاى کاربردى خود را با میزان تأثیر آن ثبت نمایید و همواره در پى بکارگیرى شیوهاى مؤثرتر باشید.
ز ) اخلاص در نیت را حفظ نموده و از خداوند توفیق بخواهید.
ح ) دانستن شرایط اختصاصى برخورد با گناهان. توضیح این که: براى انجام وظیفه امر به معروف و نهى از منکر، دانستن شرایط مربوط به آن لازم است ولى کافى نیست؛ زیرا این شرایط بسیار کلى هستند و هر گناه و عمل غیرشرعىاى که مشاهده مىشود، علاوه بر شرایط عمومى نهى از منکر، روش برخورد خاصى را نیز طلب مىنماید که لازم است رعایت گردد. به عبارت دیگر روش برخورد با تمامى گناهان یکسان نمىباشد و ممکن است وظیفه انسان در قبال برخى از اعمال غیر شرعى که انجام مىشود، نسبت به سایر اعمال متفاوت باشد، بنابراین علاوه بر دانستن شرایط عمومى برخورد با اعمال خلاف شرع، دانستن نوع برخورد و وظیفه در قبال برخى از گناهان و رفتار ضد اخلاقى خاص نیز ضرورى مىنماید. به طور مثال در مجلس که پشت سر مؤمنى غیبت مىشود، وظیفه آن است که ابتدا با انکار آن نسبت، در مقام دفاع از آن مؤمن برآییم و سپس تا مىتوانیم حرف را عوض نموده و سختى دیگرى را پیش بکشیم و چنانچه مؤثر واقع نشد، به عنوان اعتراض و حفظ خویش از شنیدن غیبت مؤمن، مجلس را ترک گوییم و مانند آن.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید